سیدامیر سلیمانی رباطی مسئول میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت: این جبر جغرافیایی و کمبود باران در بیشتر نقاط ایران چه در دوران قبل از اسلام و چه در دوران اسلامی ایرانیان را مجبور میکرد که طی رسوماتی از ایزدهای آب و باران و یا خدای یکتا درخواست طلب باران کنند و با گذشت سدهها این رسومات در بطن فرهنگ مردم ایران نهادینه و به عنوان پایهای موثر در باران خواهی به اجابت خواسته ایرانیان پاسخی مثبت میداد.
پدیده باران خواهی بر مبنای نظریه سریبندی فرهنگی در هر نقطهای از ایران با مشخصههای متناسب با فرهنگ مردم آن نقطه سهم مهمی در آیینهای آن مردم دارد. مردمان در دوران ایران باستان به الهه آبها پناه میبردند و با ادای قربانی و هدیه به این الهه سعی در طلب باران داشتند و این پدیده با نفوذ در ایران بعد از اسلام ماهیت اسلامی به خود گرفت و باران خواهی یا بر مبنای نمادهای آیینی و یا بر مبنای استغاثه و نماز باران جای خود را در تمام مناطق جغرافیایی ایران باز کرد.
در بشرویه ما با دو پدیده آیینی در ارتباط با باران خواهی مواجه میشویم که پدیده اول با عنوان نماز باران و شاخصی بسیار مهم با عنوان «از لب تشنه طلب آب نمودن» مفهوم واقعی واقعه کربلا را معنا میکند با این کیفیت که مردم پس از سه روز روزه همراه با نخل به عنوان نماد کربلا از شهر خارج میشوند و با استغاثه و دعا نماز باران را میخوانند در این پدیده لبهای تشنه حضرت سیدالشهدا علیه السلام و نخل عاشورا ماهیت بیبدیل توسل به امام حسین (ع) را به نمایش میگذارد.
در خصوص ماهیت عروسک باران خواهی تال متال یتوان گفت: تال متال ریشه سنتی کهنی در آداب و رسوم باران خواهی مردم بشرویه دارد. زنان محله قلعه نو بشرویه طبق سنتی دیرینه بمنظور درخواست رحمت آسمانی باران عروسکی نسبتا بزرگ را درست میکنند و عدهای از بچههای با آهنگی موزون و حرکات موزون تال متال در کوچهها حرکت داده و به هر خانهای که میرسند مقداری حبوبات و یا مواد لازم برای پخت نذری جمعآوری کرده و در نهایت تال و متال را در زیر ناودانی تکیه بر دیوار قرار میدهند و تا آمدن باران صبر میکنند. به محض ریزش باران به شکرانهاش اقدام به پخت حلیم یا آش میکنند.
کودکان در هنگام حرکت دادن تال متال در کوچهها این اشعار را باصدای بلند میخوانند تا مردم با شناختی که از قبل دارند مواد مورد نیاز پخت حلیم را به کودکان تحویل دهند:
ای تال متال، یّک چِلِکَی غدیرش دِ (ای تال متال سنگابها و گودالها را پر آب کن)
ای تال متال، یک لُکّ فتیرش دِ (ای تال متال تکهای تافتون به او بده)
خدا بِدِ تو بارون به حق دّمه کارو (خدایا به حق دیمهکاران باران بده)
گلهای سرد صحرا، دِ زیر خاک مناله (گلهای سرد صحرا در زیر خاک مینالند)
گندم دِ زیر خاک، مثل برنج پاک (گندمها مثل برنج خشک در زیر خاک هستند)
چوپّو پنیر مایه؛ سگش خمیر مایه (چوپان پنیر خواهد و سگش خمیر)
خدا بده تو بارو، به حق دمه کارو (خدایا به حق دیمهکاران باران بده)
انتهای پیام/

نظر شما